موسیقی یک تجربه فیزیکی و عصبی است که ما را در سطحی عمیقتر از آنچه اغلب تصور میکنیم، درگیر میکند. دیدگاه جدیدی به نام نظریه تشدید عصبی (NRT)، که توسط تیمی از محققان به رهبری کارولین پالمر در دانشگاه مک گیل معرفی شده است، نشان میدهد که مغز ما فقط موسیقی را پردازش نمیکند؛ آنها در واقع با آن طنین انداز میشوند. به عبارت سادهتر، نشان دهنده هماهنگی موسیقی با ریتم های عصبی مان است.
هماهنگی موسیقی با ریتم های عصبی
در هسته این نظریه، مفهوم تشدید بین نوسانات عصبی مغز ما و ساختار موسیقی قرار دارد. این نوسانات مغزی که فعالیت الکتریکی در قشر مغز را در فرکانسهای مختلف تحت تاثیر قرار میدهند، با ریتم، سرعت و زیر و بمی موسیقی که میشنویم، هماهنگ میشوند. به عنوان مثال، ریتمهای موسیقی، از ضربات طبل ساده گرفته تا الگوهای متریک پیچیده؛ با نوسانات کندتر مغز مانند امواج تتا و دلتا همگام میشوند. از طرف دیگر، صداهایی که بین ۳۰ تا ۴۰۰۰ هرتز قرار دارند، با نوسانات سریعتر مغز، مانند امواج گاما، و همچنین با نوسانات عصب شنوایی و حلزون گوش ما طنین انداز میشوند.
چرا موسیقی یک زبان جهانی است؟
این طنین فقط یک ویژگی بیولوژیکی نیست؛ بلکه چیزی است که موسیقی را برای ما بسیار لذت بخش میکند. طبق گفته NRT، موسیقی نه تنها به دلیل ماهیت تکراری و قابل پیش بینی خود، بلکه به دلیل همسو بودن با الگوهای طبیعی مغز، ما را مجذوب خود میکند. این ممکن است توضیح دهد که چرا حتی کودکان خردسال یا کسانی که حداقل آموزش موسیقی را دیدهاند، به طور مشابه به ریتمها و هارمونیها پاسخ میدهند. الگوهای آماری رایج موجود در موسیقی در فرهنگهای مختلف میتواند منعکس کننده حالتهای پایدار سیستمهای پویای پیچیده در مغز انسان باشد.
نظریه NRT اهمیت یادگیری را تصدیق میکند. در حالی که ضربهای ساده چیزی هستند که همه میتوانند درک کنند، الگوهای وزنی پیچیدهتر موجود در موسیقی خاورمیانه یا آفریقا از یک فرآیند تدریجی پدیدار میشوند که در آن مغز خود را با ظرافتهای فرهنگی هماهنگ میکند. این ایده هماهنگی به این معنی است که مغز ما پس از قرار گرفتن مکرر در معرض الگوهای خاص، برای همسو شدن با آنها سازگار میشود.
ریتم، مغز و حرکت
یکی از جذابترین عناصر این نظریه، نحوه توضیح مفهوم شیار است، آن میل مقاومت ناپذیر برای حرکت همراه با موسیقی. وقتی ضرب کمی از ریتم مورد انتظار منحرف میشود، مغز ما برای پر کردن آن جای خالی وارد عمل میشود. این حالت که به عنوان رزونانس غیرخطی شناخته میشود، میتواند تجربهای لذتبخش ایجاد کند که ما را به حرکت تشویق میکند. اگر ساختار خیلی ساده یا بیش از حد پیچیده باشد، آن حس شیار محو میشود. به همین دلیل است که موسیقی پاپ اغلب نقطهای شیرین بین این دو پیدا میکند.
پیامدهای علمی و عملی نظریه NRT
NRT فراتر از تحلیل زیبایی شناختی موسیقی است؛ این نظریه پیامدهای قابل توجهی برای نوروتراپی، آموزش، تعاملات اجتماعی و فناوری دارد. از استفاده از موسیقی برای کمک به توانبخشی بیماران پارکینسون گرفته تا افزایش یادگیری با همگام سازی ریتمهای شنیداری با توجه و حافظه، این نظریه راه را برای ترکیبی جذاب از علوم اعصاب و هنر هموار میکند. همچنین درک ما را از چگونگی تاثیر موسیقی بر روابط انسانی و پیوندهای عاطفی عمیقتر میکند.
در نهایت، NRT نه تنها ماهیت لذت موسیقی را روشن میکند، بلکه تعامل بین مغز، بدن و فرهنگ ما را به یک تجربه یکپارچه و هماهنگ بازتعریف میکند. به عبارت سادهتر، موسیقی فقط صدایی نیست که میشنویم؛ بلکه از اعماق درون ما طنین انداز میشود.
__ تکنو دات مرجع اخبار تکنولوژی __