رضایت بانک مرکزی از صعود دلار؛ سکوت در برابر بحران اقتصادی!

بازار ارز و طلا در روزهای اخیر شاهد جهش قابل توجهی بوده است که نه تنها مردم را با بحران جدیدی روبه‌رو کرده، بلکه شک و تردیدهای بسیاری را در خصوص سیاست‌های اقتصادی کشور به وجود آورده است. این وضعیت، نتیجه مستقیم سکوت و بی‌عملی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد است که ظاهرا هیچ واکنشی به فشارهای سنگین اقتصادی وارد شده به مردم نشان نمی‌دهند.

تحلیلی که آلبرت بغزیان، اقتصاددان برجسته، ارائه داده، به شدت نگران‌کننده است؛ او معتقد است که بانک مرکزی عملا تمایل دارد که قیمت دلار همچنان افزایش یابد. این سکوت مرگبار نه تنها تعجب‌آور است، بلکه باعث نگرانی و ناامیدی بسیاری از فعالان اقتصادی و مردم عادی شده است که هر روز بیشتر از دیروز در فشارهای اقتصادی دست و پا می‌زنند. رضایت بانک مرکزی از صعود دلار، کاملا آشکار است و هیچ علامت روشنی برای تغییر این روند وجود ندارد.

آیا این سکوت نشانگر رضایت بانک مرکزی از صعود دلار است؟

در این میان، بغزیان به صراحت اعلام کرده است که سیاست‌های اتخاذی در حوزه ارزی و مالی، هیچ همخوانی با نیازهای واقعی جامعه و وضعیت بحرانی کشور ندارند. او می‌گوید که وضعیت موجود نشان می‌دهد بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هیچ توجهی به فشارهایی که به مردم وارد می‌شود، ندارند و عملاً دست روی دست گذاشته‌اند.

آیا این نشان از عدم صلاحیت مدیران اقتصادی کشور ندارد؟ چرا هیچ تدبیری برای کنترل این بحران اتخاذ نمی‌شود؟ جای سؤال اینجاست که آیا اساسا اراده‌ای برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد یا اینکه این مشکلات، به عنوان بخشی از یک روند عمدی، به حال خود رها شده‌اند؟ رضایت بانک مرکزی از صعود دلار چیزی است که به وضوح در همه‌جا احساس می‌شود.

بغزیان تاکید می‌کند که این وضعیت، نه تنها به نفع اقتصاد کشور نیست، بلکه در بلندمدت می‌تواند به فروپاشی بیشتر اعتماد عمومی و ایجاد نارضایتی‌های گسترده در جامعه منجر شود. در حالی که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در سکوتی عجیب به سر می‌برند، ارزش پول ملی به شدت سقوط کرده و قیمت دلار به نقطه‌ای رسیده که هیچ پیش‌بینی دقیقی از آن نمی‌توان داشت.

بغزیان معتقد است که اگرچه ممکن است برخی به دلایلی خاص به این وضعیت دامن زده باشند، اما در نهایت این مردم هستند که هزینه این بی‌تدبیری‌ها را می‌پردازند. در واقع، رضایت بانک مرکزی از صعود دلار به وضوح نمایانگر این است که هیچ اراده‌ای برای متوقف کردن روند افزایشی آن وجود ندارد.

در این میان، باید به حذف ارز نیمایی و سیاست‌های بانک مرکزی در قبال آن اشاره کرد. بغزیان به درستی می‌گوید که حذف ارز نیمایی می‌توانست به صورت تدریجی انجام شود تا از ایجاد هیجان و آشفتگی بیشتر در بازار جلوگیری شود، اما این تصمیمات شتابزده، به هیچ‌وجه به نفع اقتصاد کشور نبوده و تنها به بی‌ثباتی بیشتر دامن زده است.

دولت نیز در این زمینه هیچ اقدامی برای حفظ ارز ترجیحی انجام نداد و این خود به بحرانی‌تر شدن وضعیت کمک کرد. این سیاست‌ها در کنار رضایت بانک مرکزی از صعود دلار، نشان از عدم هم‌افزایی میان دولت و بانک مرکزی دارد که منجر به نتایج فاجعه‌بار اقتصادی شده است.

وضعیت امروز، نتیجه آشکار مجموعه‌ای از تصمیمات اشتباه و عدم نظارت کافی است. مسئولین، به جای اینکه به فکر رفاه مردم باشند، در فکر حفظ منافع خود و منافع محدود گروه‌های خاص هستند. آیا بانک مرکزی، که باید به عنوان نهاد مسئول در حوزه پولی و ارزی عمل کند، هیچ برنامه‌ای برای مقابله با این بحران ندارد؟ یا این که در حقیقت، رضایت بانک مرکزی از صعود دلار، به نظر می‌رسد بخشی از سیاست‌های پنهانی باشد که به سود عده‌ای خاص است؟

گزارش‌های اقتصادی اخیر نشان می‌دهد که در سایه تداوم این بی‌توجهی‌ها، فاصله طبقاتی در حال افزایش است و بسیاری از اقشار ضعیف جامعه در حال از دست دادن قدرت خرید خود هستند. تورم روزافزون، قیمت‌های نجومی مسکن، خودرو و حتی مایحتاج اولیه زندگی، همه نشانه‌های وخامت اوضاع هستند که هر روز بر عمق بحران می‌افزایند.

در این شرایط، بدون شک کشور نیازمند یک تغییر اساسی در سیاست‌های ارزی و مالی است. نیاز به تصمیمات سریع و قاطع وجود دارد، اما سوالی که باقی می‌ماند این است که آیا دولت و مسئولین قادر به اتخاذ این تصمیمات هستند یا خیر؟ بسیاری از کارشناسان اقتصادی نگرانند که روند کنونی، به جایی برسد که دیگر هیچ‌گونه اصلاحی در ساختار اقتصادی کشور ممکن نباشد و در نهایت وضعیت موجود، به یک بحران جدی تبدیل شود که توانایی مقابله با آن به صفر برسد.

رضایت بانک مرکزی از صعود دلار در این شرایط بیش از پیش نگران‌کننده به نظر می‌رسد و به نظر می‌رسد هیچ اقدامی برای تغییر این روند انجام نخواهد شد.

بنابراین، وضعیت کنونی در بازار ارز و طلا نه تنها به بحران اقتصادی دامن زده است، بلکه به نوعی بحران اعتمادی نیز ایجاد کرده است. مردم دیگر به حرف‌های مسئولین اقتصادی گوش نمی‌دهند و این نارضایتی‌ها روز به روز بیشتر از قبل می‌شود. شاید وقت آن رسیده باشد که مسئولین به جای سکوت، به صدای اعتراض مردم گوش دهند و به طور جدی به حل مشکلات اقتصادی بپردازند.

__ تکنو دات مرجع اخبار تکنولوژی __