دنیای سینمای مارول، دارای یک گذشته جذاب بوده و بسیاری از افراد با شخصیتهای قهرمانانه این دنیا برای خود خاطره سازی کرده اند و جالبتر از آن خاطره سازی هم میکنند. حالا ایده ساخت دنیای سینمای مارول از طرح روی کاغذ به بیش از ۳۶ فیلم که به صورت مستمر بر روی آن افزوده میشود؛ تبدیل شده است.
اکنون هم که به رونمایی از فیلم تاندر بولتز نزدیک شدهایم؛ بهانهای به دستمان افتاده که شما را با فهرستی از رتبه بندی شرورهای دنیای سینمایی مارول آشنا کنیم؛ شرورهای نمادین که همه تان میشناسید تا کمتر شناخته شدهترین آنها.
پیمایش در میان سایهها: رتبه بندی شرورهای دنیای سینمایی مارول
۵۰. ملکیث (ثور: دنیای تاریک ۲۰۱۳): ملکیث موجودی است هر چند دارای پتانسیلهای داستانی بسیار دارد ولی در حافظه جمعی ماندگاری نداشته و بزودی از یاد رفته است. ملکیث فاقد جذابیت های شخصیتی بوده که نتوانست در ذهن مخاطب حک شود.
انجی هان، سردبیر سابق سرگرمی، به شوخی مطرح کرده بود:
اصلا چه کسی بود؟
۴۹. ساموئل استرنز (کاپیتان آمریکا۴: دنیای جدید شجاع ۲۰۲۵): استرنز دانشمندی آرام و متحد بروس بنر در فیلم هالک شگفت انگیز (۲۰۰۸) بوده اما در بازگشت خود به عنوان یک شرور ظاهر شد؛ چرا که به خون گاما رادیو اکتیو بنر آلوده شد. ساموئل با قدرت کنترل ذهن و پیش بینی آینده شخصیتی ترسناک برایش میسازد ولی ظاهر ناخوشایند با مغز بزرگ آن از مقبولیت باز میگردد.
۴۸. دورمامو (دکتر استرنج ۲۰۱۶): شما با یک موجود عظیم الجثه طرف هستید؛ دورمامو هر چند جزو قدرتمندترین شرورهای مارول شناخته شود ولی صرف نظر از پیشینه داستانهای مصور، دورمامو در نسخه سینمایی بیشتر به یک مفهوم انتزاعی شبیه است تا یک شخصیت شرور که بتوان با انگیزههایش ارتباط برقرار کرد یا از حضورش وحشت کرد.
۴۷. ایوان وانکو (مرد آهنی۲ ۲۰۱۰): ایوان وانکو تمام چیزهای لازم برای تبدیل شدن به یک کاریکاتور را دارد ولی شخصیت شرور هرگز. انگیزههای انتقام جویانه ایوان وانکو سطحی باقی مانده و نتوانسته چالشی جدی برای تونی استارک ایجاد کند.
۴۶. ساکن تاریکی (شانگ چی و افسانه ده حلقه ۲۰۲۱): ساکن تاریکی بیشتر شبیه به به نیازی تجاری برای خلق یک صحنه اکشن و فروش محصولات جانبی به نظر میرسد تا یک شخصیت شرور در داستان. ویژگیهای او به هیچ عنوان نمیتواند ضعف طراحی و پرداخت او را جبران کند.
۴۵. آلدریچ کیلیان (مرد آهنی۳ ۲۰۱۳): انگیزههای کلیشهای، مفاهیم طرد شدگی و رنجیدگی، افشای زود هنگام هویت مغز متفکر داستان یعنی آلدریچ کیلیان که اتفاقا به عنوان یک از غافلگیریهای بزرگ MCU معرفی شده بود؛ بسیار ناامید کننده بود.
۴۴. رونان متهم کننده (نگهبانان کهکشان ۲۰۱۴): شخصیتی که اساسا در فیلم کمدی حضور یافته است از پرداخت به ویژگیهای ذاتی خود شخصیت نمیتوان غافل نماند. رونان به عنوان یک متعصب مذهبی – نظامی و کلیشهای با هدف نابودی است که فاقد پیچیدگی لازم برای ماندگاری است.
۴۳. جاستین همر (مرد آهنی۲ ۲۰۱۰): اگر از طرفداران تونی استارک هستید؛ بهتر است با همر هم آشنایی داشته باشید. همر دارای شخصیتی عجیب، نفرت انگیز و در عین حال سرگرم کننده را داشته که با بازی سم راکول از ورطه فراموشی نجات یافته است. تماشای تلاشهای پی در پی و شکستهای مداوم همر در برابر تونی استارک صحنهای خوشایندتر از دیگر شرورهای مارول ایجاد نموده است.
۴۲. ابومینیشن (هالک شگفت انگیز ۲۰۰۸): در ابتدای فیلم، امیل بلانسکی به عنوان یک سرباز پا به سن گذاشته، برای دستیابی به قدرتهای فرا انسانی، آزمایشهای خطرناکی بر روی خود انجام میدهد. اما فیلم پتانسیل کافی برای شکوفایی شخصیت امیل بلانسکی را نداشته و آن را به یک هیولای بی مغز تقلیل میدهد که صرفا برای یک نبرد پر سر و صدا خلق شده است.
۴۱. آیشا (نگهبانان کهکشان۲ ۲۰۱۷): آیشا، رهبر نژاد طلایی و مغرور ساورین، تجسمی از خود بزرگ بینی است. جذابیت او بیشتر در تضاد میان شکوه و جلال با دنیای بینظم و کمدی نگهبانان کهکشان نهفته است. امید میرود در آینده و با حضور آدام وارلاک، نقش پررنگتری ایفا کند.
۴۰. دار بن (مارولها ۲۰۲۳): شخصیت دار بن، در کل از شخصیت پردازی سطحی برخوردار بوده و صرفا با بازی زوی اشتون، بدون استفاده از گریم سنگین توانسته بهتر دیده بشود. دار بن نیز از شرور بودن صرفا انگزیزههای کلیشهای خشم و فتح را دارد.
۳۹. یان راگ (کاپیتان مارول ۲۰۱۹): این فرمانده کری که کارول دانورز را اسیر و ذهن او را دستکاری کرده بود، شاید به خودی خود شخصیت چندان چذابی نباشد، اما انتخاب هوشمندانه جودلا برای نقش و چند پیچش داستانی به موقع، او را از سقوط کامل نجات میدهد. صحنه پایانی و تقابل او با کارول، که با امتناع کارول از درگیر شدن در بازی روانی او به اوج میرسد، نشان دهنده غرور و نگاه بالا به پایین اوست.
۳۸. اوبادیا استین (مرد آهنی ۲۰۰۸): اوبادیا استین الگویی جذاب برای پایه گذاری شخصیتهای شرور دنیای سینمایی مارول بوده و بازی جف بریجز نیز وزن خاصی به این نقش بخشیده است. اوبادیا استین تاجر حریص داشته که جذابیت شخصیتیش به مراتب کمتر از قهرمان مقابل است.
۳۷. جالوت و گوست (مرد مورچهای و زنبورک ۲۰۱۸): دنیای مارول به جهان عادی بسنده نکرده و وارد انرژی قلمرو کوانتومی نیز شده است. بیل فاستر (جالوت) کینهای قدیمی از هنگ پیم داشته و به دنبال انتقام است و ایوا (گوست) که تنها میخواهد از وضعیت ناپیدار کوانتومی خود رها شده و زنده بماند. نکته جالب این است که در نهایت مشخص میشود که راه حلی وجود دارد که همه میتوانند به خواستههایشان برسند، امری که شاید تماشاگر زودتر متوجه شده باشد. این پیچیدگی نسبی، آنها را کمی بالاتر از نمونههای کاملا تک بعدی قرار میدهد.
۳۶. کایسیلیوس (دکتر استرنج ۲۰۱۶): کایسیلیوس یک دیگر از آنتاگونیستهای MCU است که به دنبال قدرتی انتزاعی است. با این حال، آرایش چشم بی نقص او و بازی خوب مدس میکلسن، کمی به او اعتبار میبخشد.
۳۵. آریشم قاضی (اترنالز ۲۰۲۱): این سلستیال قدرتمند که خالق اترنالها است، به دلیل ماهیت رباتیک و بی چهرهاش تاثیری گذاری متناسب با قدرتش داشته باشد. او با استفاده از اترنالها و دیوینتها به عنوان مهرههای شطرنج کیهانیاش، همه را ابزاری برای رسیدن به هدف بزرگتر (خلق یک سلستایل جدید از دل زمین) تبدیل میکند. شرارت او نه از روی بدخواهی شخصی، بلکه براساس قوانین باستانی کیهانی که زندگی فانی را بی اهمیت میداند. این مفهوم، هرچند فلسفی، در اجرا کمتر تکان دهنده است.
۳۴. ژنرال تادئوس راس (هالک شگفت انگیز ۲۰۰۸): درست است که ژنرال راس تقابل نهایی با هالک را نداشته ولی در بخش عمدهای از فیلم، تصویری سرد از مردی که در عطش انتقام خود غرق شده و نمیبیند که در حال تبدیل شدن به یک هیولاست. واسواس او نسبت به نئابودی هالک، او را به یک آنتاگونیست بهتر نسبت به ابومینیشن تبدیل میکند.
۳۳. رئیس جمهور تادئوس راس (کاپیتان آمریکا۴: دنیای جدید شجاع ۲۰۲۵): راس در بازگشت خود دیگر یک ژنرال نیست و در نقش یک رئیس جمهور و شخصیتی آرامتر و آشتی جویانهتر ظاهر شدهاست. راس در تلاش برای جبران رابطه پرتنش خود با انتقام جویان و دخترش بتی برآمده که حتی دیگر نمیتوان او را یک شرور به حساب آورد. اما قرار گرفتن او در این فهرست به دلیل تبدیل شدنش به هالک قرمز و صحننههای اکشن مربوط به آن است، هر چند اوج نبرد کاپیتان و هالک در نهایت خسته کننده توصیف شدهاست.
۳۲. آدام وارلاک (نگهبانان کهکشان۳ ۲۰۲۳): آدام وارلاک از همان ابتدای فیلم حضوری قدرتمند و ویرانگر داشته ولی بالاخره مشخص میشود که نه تنها یک شرور نبوده بلکه موجودی تازه متولد شده، ساده لوح و کودک صفت میباشد. درگیری ااصلی او بیشتر بر روی اطاعت از مادرش آیشا و بازی با موجود بامزه بلوپ است. با این حال، بازی پولتر و طراحی شخصیت، او را سرگرم کننده میسازد و پیوستنش به نگهبانان در پایان، نوید بخش آیندهای غیر شرورانه برای اوست.
۳۱. والنتینا (تاندر بولتز ۲۰۲۵): والنتینا الگرا فونتین از اولین حضورش در صحنه پس از تیتراژ بیوه سیاه، مرموز و تا حدی ترسناک بوده است. در تاندر بولتز او خود را یک بازیگرادان حرفهای نشان میدهد. هر چند نقشههایش برای حذف تیم مزدورش طبق برنامه پیش نمیرود، اما او موفق میشودبا یک کنفرانس خبری به سبک تونی استارک، روایت را به نفع خود تغییر دهد. با این حال، نبود قدرتهای فرا بشری یا تهدید فیزیکی مستقیم، او را در ردهای پایینتر از شرورهای دیگر قرار میدهد.
۳۰. درایکوف (بیوه سیاه ۲۰۲۱): درایکوف از نظر کاریزما یا به یادماندنی بودن در سطح بالایی قرار ندارد، اما اعمالش اورا به یکی از شنیعترین شرورهای MCU تبدیل میکند. ربودن کودکان یتیم برای تبدیل آنها به سرباز، عقیم سازی احباری دختران و تبدیل دختر خودش به یک ماشین کشتار بی احساس، تصویری تاریک و نفرت انگیز از او میسازد.
۲۹. یلوجکت (مرد مورچهای ۲۰۱۵): یلوجکت اساسا تکرای از الگوی اوبادیا استین است: یک شخصیت با عقده حقارت و حسادت نسبت به قهرمان، که به دنبال قدرت و انتقام است. حضور کوری استول نتوانسته این شخصیت را از کلیسههای رایج نجات دهد و او را به عنوان یکی دیگر از مردهای با ایگوی جریحه دار شده در MCU طبقه بندی میشود.
۲۸. موداک (مرد مورچهای و زنبورک ۲۰۱۸): موداک بیشتر به عنوان یک شخصیت کمیک و مضحک عمل میکند، به خصوص با بزرگ و دست و پای کوچکش. با این حال این شخصیت برخی از دیالوگهای بامزه فیلم را برعهده داردو بازی استول نشان از لذت بردن او از این نقش عجیب دارد. مرگ او به عنوان یک انتقام جو پایانی طنز آمیز برای این شخصیت است.
۲۷. ترور / ماندارین (مرد آهنی۳ ۲۰۱۳): ماندارین و ترور اسلتری شروری که چون عروسک خیمه شب بازی، ابزار دست مغز متفکر اصلی کیلیان شدهاست. افشای هویت واقعی ماندارین همچنان یکی از تکان دهندهترین پیچشهای داستانی MCU است. بن کینگزلی به زیبایی هر دو وجه شخصیت را بازی میکند.
۲۶. ست ولکر / سایدواینر (کاپیتان آمریکا۴: دنیای جدید شجاع ۲۰۲۵): شخصیتی که از شرارت لذت میبرد و برای پول دست به هرکاری میزنند، از گروگان گیری راهبهها تا حمله غافلگیرانه به کاپیتان آمریکا. همهی اینها را مدیون به بازی جیانکارلو اسپوزیتو هستیم که با حضور کوتاه خود در نقش مزدور بیرحم، به عنوان شخصیت فرعی در یک فیلمی که در حالت کلی چندان موفق نبوده است.
۲۵. ووید (تاندربولتز ۲۰۲۵): ووید، نیمه تاریک باب، در بدو ورودش به عنوان یک تهدید سطح بالاو کیهانی ظاهر میشود. توانایی او در محو کردن افراد و تبدیل آنها به سایه یا فرستادنشان به اتاقهای شرم برای رویارویی با گذشتهشان، پتانسیل بالایی برای خلق یک شرور روان شناختی و ترسناک دارد. او تجسمی از افسردگی و تروماست. با این حال، شکست نسبتا آسان او، از تاثیر گذاری نهاییاش میکاهد.
۲۴. تسک مستر (بیوه سیاه ۲۰۲۱): تا به حال دنبال بهترین صحنههای اکشن در MCU بودید؟! پس شما را با تسک مستر که یک ماشین مبارزه واقعی هست آشنا میکنم. تسک مستر شاید از نظر شخصیت پردازی عمیق نباشد ولی توانایی او در تقلید سبک مبارزه انتقام جویان و بازتولید حرکات کاپیتان آمریکا، باکی، پلنگ سیاه و ناتاشا، او را بسیار جذاب کرده است. پیچش داستانی مربوط به هویت او در پرده سوم نیز به جذابیتش میافزاید.
۲۳. الکساندر پیرس (کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان ۲۰۱۴): شرور کلاسیک، با شخصیتی آرام و متین، پیرس سوالات پیچیدهای درباره تعادل میان امنیت و آزادی مطرح میکند، که البته با فاش شدن هویتش به عنوان یک مامور هایدرا، این جنبه کمرنگ شده است؛ با این حال، هوشمندی و نفوذ او در شیلد، او را به یک تهدید جدی تبدیل کرده بود.
۲۲. رد اسکال (کاپیتان آمریکا: اولین انتقام جو ۲۰۱۱): رد اسکال نمونه دیگری از پتانسیل هدر رفته در میان شرورهای MCU است. با بازی هوگو ویوینگ و براساس یکی از محبوبترین شخصیتهای کمیک انتظار میرفت او یک شرور بزرگ باشد. اما در عمل، او به یک دشمن ژنریک با انگیزههای تسخیر جهان تقلیل یافته و نمیتواند فراتر از کلیشههای نازی سینمایی برود.
۲۱. اولیس کلا (انتقام جویان: عصر اولتران ۲۰۱۵ / پلنگ سیاه ۲۰۱۸): حضور کوتاه و شخصیتی که کلا به پتانسیل خود نرسیده است ولی یک شرور کلیدی و ضروری در پیش برد حماسه بی نهایت و داستان کلی MCU را ایفا کرده است.اولیس کلا کسی بود که ویبرانیوم را از واکاندا قاچاق کرد، عملی که مستقیما به وقایع پلنگ سیاه و ظهور کیلمانگر منجر شد. علاوه بر آن ویبرانیوم او به اولتران کمک کرد تا بدن فیزیکی خود را بسازد. تاثیر دومینویی اقدامات کلا بر خطوط داستانی مختلف را بر عهده داشته است.
۲۰. ایگو (نگهبانان کهکشان بخش۲ ۲۰۱۷): شروری که بین جاه طلبیهای بزرگ خود و حفظ خانوادهاش مجبور به انتخاب شده است. ایگو مردی جذاب و در عین حال خود خواه که هدف نهاییاش بازسازی کل کهشکان به شکل خودش است، حتی به قیمت نابودی فرزندش. این ترکیب از جذابیت ظاهری و شرارت کیهانی، او را به شخصیتی پیچیده و ترسناک تبدیل میکند.
۱۹. کانگ فاتح (مرد مورچهای و زنبورک: کوانتومانیا ۲۰۲۳): کانگ از معدود شرورهایی است که ناکامیاش به خاطر ضعف فیلم اصلی بوده است. تعریف نامشخص فدرتهایش و علاوهبر آن نیاز به تماشای سریال لوکی برای درک پیشینهاش شخصیت کانگ را به شدت مبهم و محدود کرد و در این فیلم نتوانست به عنوان یک تهدید بزرگ و متقاعد کننده جا بیفتد که این یک مشکل بزرگ برای آینده MCU محسوب میشود.
۱۸. سرباز زمستان (کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان ۲۰۱۴): باکی بارنز تنها در فیلم سرباز زمستان به معنای واقعی کلمه یک شرور است، آن هم به دلیل شستشوی مغزی توسط هایدرا. اما در همین مدت کوتاه، او نشان میدهد که چقدر در نقش منفی میتواند خوب باشد. او ترکیبی از کارایی بیرحمانه، شدت کنترل شده و مهارتهای مرگبار است. سلاح مخفی او به عنوان یک ابر شرور، گذشته تراژیک و ارتباط عاطفیاش با استیو راجرز است که به نبردهایشان لایهای عمیقتر میبخشد.
۱۷. اولتران (انتقام جویان: عصر اولتران ۲۰۱۵): یک ربات هوشمند و فرزند معنوی تونی استارک! تئوری جذاب با اجرای سطح پایین. با این حال، صدای جیمز اسپیدر با آن لحن شرورانه و نمایشی و اصرار اولتران بر داشتن یک تاج و تخت، به او شخصیتی تا حدی منحصر به به فرد و نمایشی میبخشد. انگیزه رسیدن به صلح از طریق نابودی بشریت نیز، هرچند خام، اما قابل تامل است.
۱۶. هلا (ثور: رگناروک ۲۰۱۷): خدا ولی شرور؛ اولین فرزند اودین و الهه مرگ، دشمنی قدرتمند برای ثور است. خرد کننده میولنیر، قاتل جنگجویان سه گانه از کارهای معمولی هلا بوده که با بازی کیت بلانشت، حضوری کاریزماتیک و ترسناک دارد. لباس و ظاهر او نیز یکی از بهترین طراحیها برای شرورهای MCU است. اگر چه در بخشهایی از فیلم به حاشیه رانده میشود، اما تاثیرش ماندگار است.
۱۵. گور قصاب خدایان (ثور: عشق و تندر ۲۰۲۲): شروری با انگیزههای قابل درک (از دست دادن دخترش و سرخوردگی از خدایان) و ظاهری ترسناک و حامل شمشیر نکرو بوده که در تلاش برای کشتن تمام خدایان برآمده؛ یعنی قویترین خط داستانی فیلم. هر چند فیلم به اندازه کافی به عمق این شخصیت نمیپردازد، اما صحنههای متعدد، پتانسیل او را نشان میدهد.
۱۴. میستریو (مرد عنکبوتی: دور از خانه ۲۰۱۹): کوئنتین بک (میستریو) در نگاه اول ممکن است ترکیبی از شرورهای قبلی مانند والچر، جاستین همر و آلدریچ کیلیان به برسد؛ اما صمیمیت ظاهری با پیتر، خودشیفتگی در مقابل تیمش و جنون کامل در اجرای نقشههایش برای شخصی که متخصص جلوههای ویژه است، جذابیت وِیژهای به او میدهد. او استاد فریب و توهم است و موفق میشود نه تنها اسپدایدرمن، بلکه کل دنیا را فریب دهد و در نهایت با افشای هویت مرد عنکبوتی، ضربه نهایی را وارد کند.
۱۳. استاد بزرگ (ثور: رگناروک ۲۰۱۷): شما با معدود شخصیتهای MCU طرفید! چرا که استاد بزرگ تنها شخصیتی است که شرور جذاب مارول بوده ولی نه به خاطر ایفای نقش شرور بدطینت، بلکه به خاطر دیکتاتور لذت جو بودنش. رهبر سیاره ساکار با آرایش آبی درخشان، جلسان موسیقی فانکی و کاریزمای منحصر به فردش، از سرگرم کننده ترین شخصیتهای منفی MCU است.
۱۲. های اولوشنری (نگهبانان کهکشان بخش۳ ۲۰۲۳): این شخصیت به معنای واقعی کلمه تجسم شرارت است. هدف او برای خلق گونهای آرمانی از طریق شکنجه و آزمایشهای بی رحمانه روی حیوانات بی گناه، او را به یکی از منفورترین شخصیتهای MCU تبدیل میکند. فیلم در نمایش وحشت اعمال او هیچ ابایی ندارد و این مسئله، MCU را به تاریکترین نقاط خود میبرد. ماسک ترسناک چهرهاش و بازی پرشور و تئاتری چاکوودی آپووجی، که یادآور نقشهای شکسپیری است، به این هیولای غیر قابل بخشش، ابعاد بیشتری میدهد.
۱۱. آقای پارادوکس (ددپول و ولورین ۲۰۲۴): آقایارادوکس نیازی به ارتشهای عرفانی، گریمهای سنگین با پیشینههای پیچیده ندارد تا یک شرور عالی باشد. او در ظاهر یک بوروکرات بریتانیایی با رفتاری از خود راضی است، اما بازی متیو مک فادین، که در نمایش شخصیتهای قدرت طلب و حقیر استاد است، او را برجسته میکند. نقشه او برای نابودی خطوط زمانی و حذف میلیونها موجود صرفا به دلیل مرتب شدن مولتی ورس، شرارتی عمیق و دیوانه وار را نشان میدهد. انرژی تئاتری و از خود نفرت انگیزش، او را به دشمنی تبدیل میکند که از متنفر بودن از او لذت میبرید.
۱۰. والچر (مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه ۲۰۱۷): والچر مردی است به شدت معمولی که سعی دارد در دنیایی پر از ابرقهرمان و تهدیدات بیگانه، راه خود را پیدا کند. والچر مثل قهرمانان نتوانسته از این دنیا الهام بگیرد و خشمش را به یک تجارت موفق در بازار سیاه سلاحهای بیگانه تبدیل میکند. نکته جذاب درباره او این است که شخصیتش فراتر از یک شرور تک بعدی است. او واقعا یک مرد خانواده دوست است و همزمان یک دلال اسلحه غیرقانونی. فیلم از نمایش این چندگانگی ابایی ندارد و او را به یکی از باور پذیرترین و پیچیدهترین شرورهای خیابانی MCU تبدیل میکند.
۹. نیمور (پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد ۲۰۲۲): نیمور دارای ظاهری منحصر به فرد و شخصیتی بسیار فراتر از ظاهرش دارد. نیمور پیشینهاش با مردم مایایی یوکاتانی (قومی که از دست استعمارگران اروپایی گریخته و تالوکان را در زیر آب بنا کردهاند) گره خورده و قدرتی هم تراز هالک دارد. انگیزه او حفاظت از مردم و خانهاش آن هم به هر قیمتی است؛ مانند کیلمانگر، استدلالهای او منطقی به نظر میرسد ودر ابتدا او را بیشتر شبیه به یک ضد قهرمان جلوه میدهد. اما روشهای خشونت آمیزش به سرعت او را به قلمرو شرارت میکشاند.
۸. کاساندرا نوا (ددپول و ولورین ۲۰۲۴): اگر به قدرت فرا انسانی ذهنی علاقه دارید، شاید کاساندرا نوا را به عنوان یک شروری که قدرتهای تله پاتی و تله کینزی را داراست و به هیچ گونه قید و بند اخلاقی هم متعهد نیست عاشقش شوید. او خواهر دو قلوی شیطانی چارلز اگزویر پس از رویارویی با ددپول و لوگان، از یک حاکم مستبد به نابودگر کل هستی ارتقا مییابد. اگر این هدف به تنهایی برای قرار گرفتن او در میان برترینها کافی نیست. کاساندرا نوا توانسته یکی از ترسناکترین و به یادماندنیترین تصاویر شرارت در MCU را به تصویر بکشد.
۷. اسکارلت ویچ (دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی ۲۰۲۲): میتوان ساعتها درباره مسیری که واندا در MCU طی کرد و اینکه آیا سزاوار سرنوشت بهتری بود بحث کرد، اما نمیتوان انکار کرد که او در چند جهانی دیوانگی یک شرور استثنائی است. الیزابت اولسن آشکارا از ایفای نقش شخصیت منفی فیلم لذت میبرد و ارجاعاتی به چهرههای نمادین فیلمهای ترسناک سامارا (از حلقه) و کری وایت (از کری) در بازیاش دیده میشود.
او در یکی از بی رحمانهترین سکانسهای فیلم، سالها امید و تئوری طرفداران را نابود میکند. مهمتر از همه، تبدیل شدن او به شرور پس از چندین فیلم و یک سریال کامل که به توسعه شخصیتش پرداخته بود، رخ میدهد. این پیشینه باعث میشود که چرخش او به سمت تاریکی هم جذاب و هم دردناک باشد. عملکرد اولسن در این نقش بی نظیر است.
۶. گرین گابلین (مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست ۲۰۲۱): کلاسیک پسند هستید و از طرفداران مرد عنکبوتی؟ پس با گرین گابلین حتما آشناییت کافی خواهید داشت. در فیلم راهی به خانه نیست بسیاری از شرورهای برجسته فیلمهای قبلی مرد عنکبوتی را بازمیگرداند که گرین گابلین با بازی ویلم دفو، حضوری درخشان و متمایز دارد و دیگر شرورها را به سرکشی ترغیب میکند. دفو با پوشیدن دوباره زره گابلین و بازگشت به خنده نمادین و دیوانگیاش، به ما یادآوری میکند که او عملا مخترع شرور مدرن فیلمهای کمیک بوکی است و دیگران در خانهای هستند که گابلین بنا کرده است. این میراثی بزرگ است و زنده کردن دوباره آن توسط خود دفو، حتی شگفت انگیزتر است.
۵. لوکی (ثور ۲۰۱۱ / انتقام جویان ۲۰۱۲ / سریال لوکی ۲۰۲۱): شما با یک شخصیت خاص طرفید، لوکی شخصیت پردازی عمیق و کاملی به اندازه قهرمانان اصلی دارد که توانسته بیش از یک فیلم و حتی یک سریال کامل برای خود اختصاص دهد. لوکی با داستان غم انگیز مشکلات خانوادگی و حسادت به برادرش، تقریبا او را به شخصیتی قابل همدردی تبدیل میکند. مونولوگهای شبه شکسپیری او به قدری گیرا هستندککه ممکن است مخاطب را وسوسه کند به سمت تاریکی متمایل شود. قوس شخصیتی او از یک شرور تمام عیار به یک ضدقهرمان و حتی قهرمان تراژیک، او را به یکی از پیچیدهترین و محبوب ترین شخصیتهای کل MCU تبدیل کرده است.
۴. ونوو (شانگ چی و افسانه ده حلقه ۲۰۲۱): تونی لیانگ، اسطوره سینمای هنگ کنگ، در بیست و پنجمین فیلم MCU ظاهر شد و به راحتیبسیاری از شرورهای قبلی را کنار زد. ونوو نه تنها برای از دست دادن همسرش بلکه برای از دست دادن امکان رستگاری خودش نیز سوگواری میکند. او قرنها با قدرت ده حلقه زندگی کرده، عشق او را متحول کرده و مرگ عشق او را دوباره به تاریکی کشانده است.
این پیچیدگی عاطفی، همراه با بازی مسحور کننده لیانگ و صحنههای اکشن خیره کننده با حلقهها، او را به یکی از بهترین و انسانیترین شرورهای MCU تبدیل میکند این واقعیت که او یک شرور دیگر مارول را به عنوان حیوان خانگی انسانی نگه میدارد، لایه دیگر از شرارت خاص او را نشان میدهد.
۳. اریک کیلمانگر (پلنگ سیاه ۲۰۱۸): اریک کیلمانگر یک شرور که نقطه مقابل قهرمان فیلم یعنی تچالا است؛ انتقام جو، خشمگین، منزوی و رادیکال. روشهای او شاید شرورانه باشند، اما پیام و انگیزههایش قانع کننده و قابل تامل هستند. او که در اوکلند، دور از سرزمین مادری خود واکاندا بزرگ شده، نماینده خشم و درد نسلها بیعدالتی است که سیاه پوستاندر سراسر جهان تجربه کردهاند.
او به تچالا و زندگی به ظاهر بیدغدغهاش حسادت می ورزد و معتقد است واکاندا باید از قدرت خود برای رهایی مردمانش در سراسر جهان استفاده کند، حتی با توسل به زور. درد و خشم کیلمانگر مدتها پس از پایان فیلم در ذهن مخاطب باقی میماند، همانطور که جمله پایانی تکان دهندهاش ( مرا در اقیانوس کنار اجدادم که از کشتیها پریدند دفن کنید، چون میدانستند مرگ بهتر از اسارت است). او شروری است که مخاطب را به فکر وامیدارد و حتی ممکن است حق را تا حدی به او بدهد.
۲. هلموت زیمو (کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی ۲۰۱۶): هلموت زیمو نقطه مقابل تمام آنتاگونیستهای قدرت محور است؛ مردی آرام و محاسبهگر و بدون هیچ گونه قدرت فرابشری، که صرفا با اتکا به هوش و اراده پولادین و انگیزهی عیمقا شخصی، موفق به انجام کاری شد که حتی تانوس نیز در اولین تلاش به آن دست نیافت؛ او انتقام جویان را از درون متلاشی کرد. برخلاف بسیاری که انگیزه شان صرفا عطش قدرت یا هرج و مرج است، زیمو محصول مستقیم خسارت جانبی دوران ابرقهرمانان است.
او یک سرهنگ نیروهای ویژه سوکوویایی و مامور اطلاعاتی بود که در نبرد انتقام جویان با اولتران، همسر، پسر و پدرش را از دست داد. هدف او نه تسخیر جهان، که انتقامی سرد و محاسبه شده بود؛ انتقامی که نه با نابودی فیزیکی، بلمه با فروپاشی ایدئولوژیک و عاطفی دشمنانش محقق میشد. پیروزی زیمو، هر چند موقت ولی ثابت کرد که موجودات قدرتمند، اگر کنترل نشوند، میتوانند به مان اندازه که محافظت میکنند، ویرانی به بار آورند. هلموت زیمو نه تنها یک شرور عالی، بلکه به باور بسیاری، یکی از بهترین، پیچیدهترین و از نظر استراتژیک، موفقترین آنتاگونیستهای کل دنیای سینمای مارول است.
۱. تانوس (انتقام جویان: جنگ بینهایت ۲۰۱۸ / انتقام جویان: پایان بازی ۲۰۱۹): بالاخره به اوج شرارت رسیدیم. بزرگترین شرور! کسی که با یک بشکن، نیمی از حیات در جهان شناخته شده را از بین برد. امااهمیت او صرفا به این دلیل نیست. شخصیت تانوس و جستجو برای سنگهای بینهایت، عملا بزرگترین خط داستانی MCU که از مرد آهنی تا پایان بازی بوده است.مارول ۱۰ سال تمام صرف زمینه چینی و اشاره به این شرور کرد تا اینکه در جنگ بینهایت نقش اصلی و فعال به او داده شد. تانوس شاید به اندازه برخیدیگر هیجان انگیز یا پر زرق و برق نباشد، اما او پیچیده، هدفمند و دارای فلسفه خاص خود بود.
او معتقد بود که کارش برای نجات جهان ضروری استو این اعتقاد راسخ، همراه با قدرت بینهایت و بازی قوی جاش برولین، او را به یک تهدید باور پذیر و فراموش نشدنی تبدیل کرد. همانطور که خودش گفت، او اجتناب ناپذیر بود و تاثیرش بر MCU بیمانند است. او نه تنها یک چالش فیزیکی عظیثم برای قهرمانان بود، بلکه آنها را از نظر اخلاقی و روانی نیز به چالش کشید و میراثش همچنان بر دنیای مارول سایه افکنده است.
جمع بندی
سفر ما بعد از تحلیل ۵۰ شخصیت و رتبه بندی آنها، به پایان رسید. از ملیکث فراموش شده تا تانوس اجتناب ناپذیر که با یک بشکن، تار و پود یک دهه رواتیت را دگرگون ساخت. این فهرست نشان داد که شرارت در MCU، مسیری تکاملی را پیموده است: از تاجران حریص و دانشمندان جاه طلب، تا موجودات کیهانی با فلسفههای پیچیده و انسانهایی که زخمهای عمیق، آنها را به ورطه تاریکی کشانده است.
این رتبه بندی، نه تنها ادای احترامی به این چهرههای تاریک است بلکه یادآوری این نکته بوده که در قلب هر داستان بزرگ،تضادی بزرگ نهفته است. در نهایت این رقص بیپایان نور و تاریکی است که تماشای این جهان را چنین جذاب و بی انتها میکند.
__ تکنو دات مرجع اخبار تکنولوژی __