بازار اجاره مسکن در ایران، بهویژه در سالهای اخیر، به یکی از بحرانیترین حوزههای اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. افزایش نرخ تورم، رشد بیسابقه قیمتها و کاهش قدرت خرید خانوارها، شرایطی را ایجاد کرده که بسیاری از مستاجران را به سمت حاشیه نشینی و فقر سوق داده است. این وضعیت نه تنها زندگی میلیونها خانواده را تحت تاثیر قرار داده، بلکه الگوی تعامل بین مالکان و مستاجران را نیز دگرگون کرده است. در این گزارش، به بررسی ریشههای این بحران، تاثیرات آن بر جامعه و راهکارهای ممکن برای بهبود وضعیت میپردازیم.
وضعیت فعلی بازار اجاره مسکن: از فقر تا حاشیهنشینی
طبق آمار رسمی وزارت کار، در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱، تعداد خانوارهای مستاجر درگیر فقر ۴۸ درصد افزایش یافته است. این رقم نشاندهنده عمق بحرانی است که میلیونها خانواده ایرانی با آن دستوپنجه نرم میکنند. بیش از یک میلیون خانوار مستاجر در مناطق شهری درآمدی کمتر از خط فقر دارند، و سهم هزینه مسکن در سبد خانوارهای ایرانی به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. این در حالی است که استانداردهای جهانی، سهم هزینه مسکن را بین ۳۰ تا ۳۵ درصد در نظر میگیرند.
این افزایش هزینهها، مستاجران را به سمت مناطق حاشیهای شهرها سوق داده است. بسیاری از خانوادهها به دلیل ناتوانی در پرداخت اجارهبهای مناطق مرکزی و گرانقیمت، مجبور به نقل مکان به مناطق دورافتادهتر شدهاند. این پدیده نه تنها کیفیت زندگی این خانوارها را کاهش داده، بلکه فشار مضاعفی بر زیرساختهای شهری و خدمات عمومی در این مناطق وارد کرده است.
چهار مشکل اساسی بازار اجاره مسکن
بازار اجاره مسکن در ایران از چهار مشکل عمده رنج میبرد که هر یک به تنهایی میتواند بحران آفرین باشد:
۱. عدم وجود سیاستهای کنترلی کارآمد: افزایش نرخ اجاره بها اغلب بدون نظارت و به صورت سلیقهای انجام میگیرد. این موضوع به ویژه در شرایط رکود اقتصادی، فشار زیادی بر مستاجران وارد میکند. بسیاری از خانوادهها به دلیل ناتوانی در پرداخت اجاره بهای جدید، مجبور به ترک خانههای خود میشوند. ۲. نبود قراردادهای بلندمدت: قراردادهای اجاره در ایران معمولا یکساله هستند. این مساله نهتنها امنیت روانی مستاجران را کاهش میدهد، بلکه باعث میشود هر سال با افزایش اجارهبها مواجه شوند. در شهرهای بزرگ، امکان تمدید قراردادها با قیمتهای مناسب بسیار کم است. ۳. کمبود عرضه مسکن اجارهای: سیاستهای تولید مسکن در ایران عمدتا بر خرید و فروش متمرکز است و به توسعه واحدهای استیجاری توجه کمی شده است. این امر باعث شده عرضه و تقاضا در بازار اجاره به شدت نامتوازن شود و رقابت بر سر واحدهای محدود، فشار زیادی بر مستاجران وارد کند. ۴. عدم دسترسی به وامهای حمایتی: در حالی که بسیاری از کشورها تسهیلات کم بهره و یارانههای اجارهای ارائه میدهند، در ایران حمایت مالی از مستاجران بسیار محدود است. وامهای موجود نیز با سود بالا و فرایند اداری پیچیده، به جای کمک، بار مالی بیشتری بر دوش مستاجران میگذارند.
تجربه جهانی: درسهایی برای ایران
نگاهی به تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که سیاستهای حمایتی میتواند تاثیر قابلتوجهی در کنترل بازار اجاره و بهبود وضعیت مستاجران داشته باشد. بهعنوان مثال:
آلمان و سوئد: در این کشورها، دولت با اعمال سقف افزایش اجارهبها، مانع از رشد افسارگسیخته قیمتها میشود. این سقف معمولا بر اساس نرخ تورم یا شاخصهای اقتصادی تعیین میشود و به مستاجران اطمینان میدهد که افزایش هزینهها کنترل شده خواهد بود. فرانسه و هلند: در این کشورها، مستاجران میتوانند قراردادهای چندساله امضا کنند. این قراردادها نه تنها امنیت بیشتری برای مستاجران فراهم میکند، بلکه از نگرانیها در مورد افزایش سالانه اجاره بها میکاهد. ساخت مسکن اجتماعی: بسیاری از کشورها با ساخت مسکن اجتماعی، دسترسی اقشار کم درآمد به مسکن ارزان قیمت را تسهیل کردهاند. این مسکنها معمولا در مناطق پرتقاضا ساخته میشوند و به کاهش فشار بر بازار اجاره کمک میکنند. تسهیلات مالی: وامهای کم بهره، کمک هزینههای اجاره و پرداختهای مستقیم به مستاجران، از دیگر ابزارهایی است که در کشورهای توسعهیافته مورد استفاده قرار میگیرد.
راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت برای ایران
برای بهبود وضعیت بازار اجاره مسکن در ایران، اقدامات کوتاهمدت و بلندمدتی میتواند در نظر گرفته شود:
راهکارهای کوتاه مدت:
کنترل اجاره ها: دولت میتواند با تعیین سقف افزایش اجارهبها متناسب با نرخ تورم، از افزایش بیرویه قیمتها جلوگیری کند. وامهای کم بهره: ارائه وامهای با سود پایین و فرایند اداری سادهتر میتواند به مستاجران کمک کند تا هزینههای خود را بهتر مدیریت کنند. ترویج قراردادهای بلند مدت: با ارائه مشوقهای مالیاتی به مالکان و تسهیلات ویژه به مستاجران، میتوان قراردادهای بلندمدت را ترویج کرد.
راهکارهای بلند مدت:
ساخت مسکن استیجاری: دولت میتواند با همکاری بخش خصوصی، پروژههای ساخت مسکن استیجاری را در مناطق پرتقاضا اجرا کند. بهبود زیرساختهای شهری: توسعه حملونقل عمومی و خدمات شهری در مناطق حاشیهای، میتواند فشار بر مناطق مرکزی را کاهش دهد و دسترسی به مسکن ارزان قیمت را تسهیل کند. اصلاح سیاستهای مالی: کاهش مالیات برای مالکان واحدهای استیجاری و ارائه یارانههای اجارهای به مستاجران کم درآمد، میتواند به تعادل بازار کمک کند.
جمعبندی
بازار اجاره مسکن در ایران در آستانه یک بحران جدی قرار دارد. افزایش فقر مستاجران، نبود سیاستهای حمایتی کارآمد و کمبود عرضه مسکن استیجاری، شرایطی را ایجاد کرده که نیازمند اقدام فوری است. تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که با سیاستهای مناسب، میتوان این بحران را مدیریت کرد. اما بدون اراده سیاسی و برنامهریزی دقیق، بهبود این وضعیت دور از دسترس خواهد بود. آیا دولت و نهادهای مسئول میتوانند در زمان مناسب، گامهای لازم را بردارند؟ پاسخ این سوال، آینده میلیونها خانواده ایرانی را تعیین خواهد کرد.
__ تکنو دات مرجع اخبار تکنولوژی __